«خدیجه»/ زنّ نمونه
حضرت «خدیجه سلام الله علیه» دختر خویلد، زنی پاكدامن و عفیف بود و از بازرگانان قریش به حساب میآمد.
نویسنده: علی شیرازی
حضرت «خدیجه سلام الله علیه» دختر خویلد، زنی پاكدامن و عفیف بود و از بازرگانان قریش به حساب میآمد.
وی به دنبال مرد امینی میگشت كه زمام تجارت او را برعهده بگیرد. امانت داری محمدبن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) و آله در میان مردم شهرت داشت. از این رو، خدیجه به دنبال پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستاد و گفت:
«چیزی كه مرا شیفتهی تو كرده راستگویی، امانتداری و اخلاق پسندیده تو است و من حاضرم دو برابر آنچه به دیگران میدادم به تو بدهم و دو غلام خود را نیز همراه تو بفرستم كه در تمام مراحل فرمانبردار تو باشند.» (1)
نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز دعوت خدیجه را پذیرفتند و كاروان قریش به حركت درآمد. سفر بازرگانی پرسودی بود. پس از تجارت، كاروان به مكه بازگشت و پیامبر گزارش سفر را برای خدیجه تشریح كرد. (2) چیزی نگذشت كه «میسره» غلام خدیجه نیز وارد شد و آنچه را در این سفر دیده بود موبه مو برای مولایش تعریف كرد و گفت: «امین در بصری، به منظور استراحت، زیر سایه درختی نشست. در آن هنگام، چشم راهبی به امین افتاد و از من نام او را پرسید و سپس چنین گفت: «این مرد، همان پیامبری است كه در «تورات» و «انجیل»، دربارهی او بشارتهای فراوانی خواندهام!» (3)
حضرت خدیجه سلام الله علیه پس از سخنان، علاقهی مفرطی به محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، كه سرچشمهی آن از معنویت وی سرچشمه میگرفت، در خود احساس میكند. (4) و پس از آن در عالم رؤیا میبیند كه خورشید، بالای مكه چرخ خورد و كم كم پایین آمد و در خانهی او فرود آمد.
دختر خویلد، خوابش را برای عموزادهی خود «ورقه بن نوفل» كه از دانایان عرب بود، نقل میكند و عموزادهاش میگوید: «تو با مرد بزرگی ازدواج خواهی كرد كه شهرت او عالم گیر خواهد شد.» (5)
خدیجه به این ازدواج تمایل پیدا میكند؛ لذا نفیسه، دختر «علیه» را كه زنان قریش و دوستان نزدیكش بود، مأمور ابلاغ این پیام به محمدبن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) میكند. فرستادهی خدیجه به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میگوید: «محمّد! چرا شبستان زندگی خود را با چراغ همسر روشن نمیكنی؟ هرگاه من تو را به زیبایی و ثروت، شرافت و عزت دعوت كنم میپذیری؟»
پیغمبر فرمودند: «منظورت كیست؟»
نفیسه، خدیجه را معرفی میكند.
پیغمبر میفرمایند: «آیا خدیجه به این كار راضی میشود، با این كه وضع زندگی من با او فرق زیادی دارد؟»
نفیسه میگوید: «اختیار او به دست من است و من او را حاضر میكنم.»
پس از آن، پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با عموهای بزرگوار خود، جریان را در میان نهادند. مجلس باشكوهی تشكیل و عقد نكاح پیغمبر و خدیجه جاری شد. (6)
بعد از ازدواج آن دو، الفت، محبت و معنویتی میانشان پدید آمد كه خدیجه تمام ثروت خود را در اختیار محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) گذاشت.
آن گاه كه پیامبر به رسالت مبعوث شد، اوّلین زنی كه به محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان آورد، خدیجه بود. (7) خدیجه به همراه همسرش و علی بن ابیطالب علیه السلام به مسجد الحرام میرفت و در آن جا به پیغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اقتدا میكرد و با ایشان نماز میخواند. (8)
این حركت، نشانهی شجاعت، راست قامتی و ایمان خدیجه است. در چنان شرایطی كه تمام دشمنان اسلام علیه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قد برافراشتهاند، او با یك دنیا تعبد، به كنار كعبه میآید و به نماز میایستد و عملاً با تمام بتها و طاغوتها مبارزه میكند.
در زمانی كه مشركین و كفار، با سختترین شكنجهها تلاش میكردند تا راه نفوذ اسلام را در سطح عربستان، سد كنند و بارها در مسیر مسجدالحرام تا خانه، به پیامبر سنگ میزدند، خدیجه گاه سپری بود كه سنگها را بر جان میخرید تا كمتر به دست و پای پیغمبر آسیبی برسد.
حضرت خدیجه، علاوه بر همسری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و آله، لیاقت مادری «فاطمه سلام الله علیه را دارد كه با عنوان «ام الائمه»، ارزشهای شكل گرفته در زمان پیامبری محمدبن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را تا انتهای دنیا، حفظ و پاسداری میكند. ارزشهایی كه بدون حمایت خدیجه پدیدار نمیشد و آن بانوی گرامی، با دلداری دادن همسرش، بذل تمامی ثروتش و با شجاعت و شهامتش، به پیامبر قدرتی میداد كه با دلگرمی به ترویج اسلام بپردازد و از آزار دشمنان نهراسد.
این واقعیت در سال دهم بعثت (9)، عیان تر شد و آن زمانی بود كه خدیجه، پیامبر را تنها گذاشت، كوله بار سفر را بست و به سوی معشوق شتافت.
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از این واقعه، جنازهی حضرت خدیجه را در مكانی به نام حجون، در مكه دفن كردند. قبل از دفن، خود به میان قبر رفتند و جنازه را در آن نهادند و با دست مبارك خود بر آن خاك ریختند. (10)
پینوشتها:
1. كامل ابن اثیر، ج2، ص 24.
2. بحارالانوار، ج16، ص 4.
3. همان، ص 18.
4. سیره ابن هشام، ج1، ص 26.
5. بحارالانوار، ج6، ص 104.
6. مناقب، ج1، ص 30.
7. نهج البلاغه، خطبهی 192.
8. اعلام الوری، ص 25.
9. زندگانی حضرت محمّد خاتم النبیین، ج1، ص 212.
10. همان، ص 214.
شیرازی، علی؛ (1394)؛ زنان نمونه، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی)، چاپ هشتم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}